1- این نشست نخستین نشست مجمع عمومی سازمان ملل پس از خروج آمریکا از برجام است. در نتیجه، حضور رئیسجمهور فرصتی است تا ایران - در بالاترین سطح اجرایی و به شفافترین شکل - مواضع، شروط و راهحلهای خود را از این تریبون مهم بینالمللی برای حل این معضل بیان کند. غیبت رئیسجمهور در چنین شرایطی میتوانست هم به جامعه جهانی و هم به افکار عمومی در داخل کشور پیام نامناسبی منتقل کند.
2- با توجه به خروج غیرموجه آمریکا از برجام - ایران در نشست امسال از موقعیت حقوقی، اخلاقی و سیاسی بسیار مناسبی برخوردار است. در نتیجه، دست رئیسجمهور هم در «وجههسازی» برای ایران در نشستهای عمومی و هم در رایزنیهای خصوصی با همتایان خود بسیار بازتر از گذشته خواهد بود. بهعبارت دیگر، رئیسجمهور میتواند از این فرصت - یعنی از برتری موقعیت حقوقی، اخلاقی و سیاسی خود - هم برای جلب افکار عمومی و هم برای تحکیم ائتلاف «ضدترامپ»، تسریع روند مذاکرات با اروپا و زمینهسازی برای همکاریهای جدید به بهترین شکل استفاده کند.
3- اجلاس امسال مجمع عمومی سازمان ملل در آستانه موج تحریمهای نفتی آمریکا تشکیل میشود. در نتیجه، این فرصتی است تا رئیسجمهور از این زمان استفاده کرده و تمام تلاش و ظرفیت خود را برای مشروعیتزدایی از این تحریمها، رایزنی با دولتهای مصرفکننده نفت ایران (مانند ژاپن) و تأکید بر ضرورت ایجاد هرچه سریعتر سازوکارهای موازی برای مهار تأثیر این تحریمها بهکار بگیرد.
4- حضور رئیسجمهور در نیویورک فرصتی است تا دولت او و سایر تصمیمگیران حوزه سیاست خارجی در کشور ارزیابی دقیقتری نسبت به فضای سیاسی آمریکا و نسبت به موضع واقعی دولت ترامپ در قبال ایران بهدست آورند. بهعبارت دیگر، کنشها و واکنشهای دولت ترامپ در برابر حضور رئیسجمهور ایران میتواند تصویر واقعبینانهتری از خواستهها، توقعات، ضعفها و نقاط قوت دولت کنونی ایالات متحده ترسیم کند تا متعاقباً تصمیمات دقیقتری در مورد آنها در تهران اتخاذ شود.
بهعنوان مثال با حضور آقای روحانی در نیویورک، تحلیلگران و استراتژیستهای حوزه سیاست خارجی در ایران تصویر واقعیتری از میزان تمایل ترامپ برای مذاکره با تهران، تأثیر فضای انتخاباتی کنگره بر میزان انعطاف او در رابطه با ایران و موقعیت بینالمللی او بهدست خواهند آورد و چنین تصویری برای تدوین یک راهبرد جامع در ماههای آینده بسیار حائز اهمیت خواهد بود.
5- «رئیسجمهور» در عُرف بینالمللی «نماینده ملت» است و به همینخاطر - صرفنظر از اختیاراتی که دارد - کلام او از وزن و اعتبار ویژهای برخوردار است. به بیان دیگر در بحث «مشروعیتزدایی از تحریمها» یا در بحث «نقد سیاستهای آمریکا» یا در بحث «ضرورت مهار تحریمهای پیشرو» صدای آقای روحانی نهتنها صدای دولت بلکه صدای مردم ایران نیز تلقی خواهد شد و این خود بر میزان تأثیرگذاری او میافزاید. درواقع، رئیسجمهور میتواند در نشستهای رسمی مجمع عمومی سازمان ملل، در کنفرانسهای مطبوعاتی، در مصاحبههای تلویزیونی و در نشستهای تخصصی از این جایگاه خود به بهترین شکل برای پیشبرد منافع ملی استفاده کند.
در این راستا، حمایت و خیرخواهی مردم ایران نیز قطعاً بدرقه راهش خواهد بود.
نظر شما